مقدمه: ظهور نسل جدید استارتاپهای موفق چینی
چین طی دو دههی اخیر از جایگاه «کارخانه جهان» به زیستبومی پویا و نوآور در عرصه فناوری تبدیل شده است؛ زیستبومی که نهتنها یونیکورنهای بزرگی مثل علیبابا و تنسنت را پرورش داده، بلکه هر سال دهها استارتاپ جوان ولی بسیار خلاق پدید میآورد. بسیاری از این شرکتها، به دلیل تمرکز رسانهها بر غولهای نامآشنا، چندان در کانون توجه قرار نمیگیرند؛ با این حال به پشتوانه سرمایهگذاری جسورانه، بازار داخلی عظیم و رویکرد «آزمون و خطای سریع»، رشد چشمگیری را تجربه کردهاند. در این سلسله نوشتار، به سراغ پنج استارتاپ موفق چینی میرویم که شاید نامشان کمتر بر سر زبانها باشد، اما مدل کسب و کار نوآورانه، فناوری پیشرفته و رشد شتابانشان، آنان را به بازیگرانی جهانی تبدیل کرده است. نخستین مورد، استارتاپ دیپ سیک (DeepSeek) است؛ شرکتی که با تمرکز بر هوش مصنوعی مولد، ظرف مدت کوتاهی مسیر خود را از یک پروژه پژوهشی دانشگاهی به شرکتی پیشتاز در صنعت LLM ها رسانده است.
مورد اول: استارتاپ موفق چینی دیپ سیک (DeepSeek)
معرفی استارتاپ
دیپ سیک در سال ۲۰۲۲ توسط جمعی از پژوهشگران دانشگاه تسینگهوا و مهندسان سابق بایتدنس تأسیس شد. هدف نخستین تیم، توسعه مدلهای زبان بزرگ منبعباز بود تا جامعه تحقیقاتی و صنعت چین را از اتکای کامل به مدلهای غربی بینیاز کند. تنها در ظرف شش ماه، نسخه اولیه مدل DeepSeek-7B منتشر شد و در گیتهاب به یکی از سریعترین مخازن رو به رشد هوش مصنوعی در آسیا بدل شد.
حوزه فعالیت
محصولات دیپ سیک حول سه محور اصلی شکل گرفتهاند:
- مدلهای زبان بزرگ منبعباز برای کاربری پژوهشی و شرکتی؛
- راهکارهای سفارشیسازی مدل (Fine-Tuning-as-a-Service) که به شرکتهای داخلی اجازه میدهد مدل را بر دادههای اختصاصی خود تطبیق دهند؛
- سکوی ابری inference که پاسخدهی بلادرنگ به درخواستهای کاربری را برای مشتریان سازمانی ممکن میکند.
تمرکز شرکت بر شفافیت کد، راهنماهای مستند دقیق و مقرونبهصرفه بودن، باعث شد دیپ سیک در اکوسیستم هوش مصنوعی چین بهسرعت محبوبیت یابد.
جایگاه فعلی در بازار جهانی
دیپ سیک امروز یکی از معدود بازیگران آسیایی است که در بازار مدلهای پایه (Foundation Models) با نامهای بزرگی چون Meta AI و OpenAI رقابت میکند. استراتژی آنها حفظ متنباز بودن هسته مدل و کسب درآمد از خدمات تکمیلی API،( پشتیبانی سازمانی و استقرار اختصاصی ) است. این ترکیب، به شرکت اجازه میدهد در عین فراهمسازی شفافیت علمی، جریان درآمدی پایدار ایجاد کند و در بازارهای خاورمیانه و آمریکای لاتین نیز حضور یابد.
مورد دوم: Xiaohongshu (小红书)
معرفی استارتاپ
Xiaohongshu که به معنای «کتاب قرمز کوچک» است، در سال ۲۰۱۳ توسط «میائو لوان» و «چِرن رونگ» در شانگهای پایهگذاری شد. ایده آغازین، یک اپلیکیشن راهنمای خرید برای گردشگران چینی بود تا تجربههای خود از برندهای لوکس خارج از کشور را به اشتراک بگذارند. اما طی یک دهه، این استارتاپ به ترکیبی منحصربهفرد از شبکه اجتماعی سبک زندگی و پلتفرم تجارت الکترونیک تبدیل شد؛ جایی که کاربران هم محتوا تولید میکنند، هم مستقیماً از داخل اپ خرید انجام میدهند و هم در فضایی شبیه انجمنهای آنلاین، تعامل نزدیک با خالقان محتوا دارند.
مدل کسب و کار و تمایز
Xiaohongshu سه لایه درآمدی اصلی دارد:
- تبلیغات نیتیو و کمپینهای برند در فید کاربر؛
- کمیسیون فروش از مارکتپلیس «RED Mall» که کالاهای منتخب را عرضه میکند؛
- خدمات داده و اینسایتهای مصرفکننده برای برندهای FMCG و مُد.
آنچه این استارتاپ را متمایز میکند، ترکیب «محتوای الهامبخش» با «تراکنش درونبرنامهای» است؛ کاربری که از یک پُست آرایشی خوشش آمد، تنها با چند لمس میتواند همان محصول را بخرد. اعتماد به محتوای تولیدشده توسط کاربر (UGC) نرخ تبدیل را بهمراتب بالاتر از فروشگاههای سنتی بالا میبرد.
رشد کاربران و نفوذ فرهنگی
پلتفرم در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه داشت؛براساس گزارش Financial Times (فوریه ۲۰۲۵)، این پلتفرم اکنون حدود ۳۰۰ میلیون کاربر فعال ماهانه دارد و در دو سال اخیر هر سال بیش از ۲۰ درصد رشد کرده است.. بخش عمده کاربران را زنان ۱۸ تا ۳۵ سال تشکیل میدهند که Xiaohongshu را به «راهنمای سبک زندگی نسل Z چینی» بدل کردهاند. ترندهای آرایشی، مد خیابانی شانگهای و حتی سبک سفر داخلی چین اغلب نخستین بار در Xiaohongshu وایرال میشود، سپس به سایر شبکههای اجتماعی میرسد. در نتیجه، برندهای ملی و بینالمللی این پلتفرم را بستری ضروری برای تحقیقات بازار و کمپینهای لانچ محصول میدانند.
چالشها و افق پیش رو
چالش اصلی Xiaohongshu در سالهای آینده، موازنه میان «اصالت محتوا» و «تجاریسازی» است. سرکوب پستهای اسپانسردار پنهانی و نظارت شدید رگولاتوری بر تبلیغات آرایشی، الزاماتی تحمیل کرده که استارتاپ را وادار به سرمایهگذاری سنگین در سیستمهای تشخیص خودکار محتوای تبلیغاتی کرده است. با این همه، برنامه گسترش جهانی (شروع با بازار سنگاپور و اندونزی) و همکاریهای برونمرزی با برندهای کرهای و فرانسوی، چشماندازی امیدوارکننده برای تبدیل Xiaohongshu به پلتفرمی فرامرزی ترسیم میکند.
مورد سوم: NIO – آینده خودروهای الکتریکی در دستان یک استارتاپ موفق چینی
معرفی استارتاپ
NIO در ۲۰۱۴ با هدف رقابت مستقیم با تسلا در بازار خودروهای برقی تأسیس شد. بنیانگذار آن ویلیام لی، کارآفرین کهنهکار اینترنت چین، با گردآوری تیمی از طراحان اروپایی و مهندسان موتور الکتریکی محلی، از همان ابتدا بر طراحی ممتاز و تجربه کاربری متمایز تمرکز کرد. نخستین شاسیبلند تمامبرقی NIO ES8 در ۲۰۱۷، تنها سه سال پس از تأسیس شرکت، معرفی شد و بهسرعت تمام ظرفیت تولید سالانهاش به فروش رفت.
نوآوری در مدل خدمات: باتری بهعنوان سرویس
برخلاف اغلب خودروسازان برقی که شارژر سریع را راهحل اصلی میدانند، NIO مفهوم «تعویض باتری» را احیا کرد. ایستگاههای Battery Swap این شرکت در کمتر از ۵ دقیقه ماژول خالی را با یک باتری شارژشده جایگزین میکنند؛ مدلی که نهتنها استرس دامنه پیمایش را برطرف میکند بلکه امکان اجاره باتری (Battery-as-a-Service) را فراهم ساخته است. کاربران با پرداخت حق اشتراک ماهانه هزینه اولیه خرید را تا ۱۰ هزار دلار کاهش میدهند، و شرکت باتریهای کارکرده را برای بازیافت یا استفاده در ذخیرهسازهای انرژی ثابت بازگردانی میکند.
اکوسیستم نرمافزاری و درآمد تکرارشونده
NIO OS به-روزرسانیهای هوایی OTA ارائه میکند و هوش مصنوعی صوتی «NOMI» تعامل داخل کابین را شخصی میسازد. مدل اشتراکی نرمافزاری شامل بستههای رانندگی خودران، سرگرمی درونکابین و خدمات اتصال هوشمند است که در ۲۰۲۴ نزدیک به یک دهم از کل درآمد را شکل داد.
دستاوردهای بازار سرمایه و تولید
با عرضه اولیه در بورس نیویورک (۲۰۱۸) و فهرست دوگانه در هنگکنگ(۲۰۲۲)، NIO به نخستین استارتاپ موفق چینی خودروساز بدل شد که در دو بازار بزرگ سهام پذیرش همزمان گرفت. درخط تولید مشترک با JAC Motors طبق گزارش عملکرد سالانه NIO، این شرکت در ۲۰۲۴ مجموعاً ۱۶۰۰۳۸ دستگاه تحویل داد.
چالشها و فرصتهای آینده
رقابت فشرده در بازار داخلی چین و کاهش یارانههای دولتی فشار حاشیه سود را بالا برده است. بااینهمه، راهبرد ورود به اروپا (نروژ، آلمان، هلند) و برنامه احداث ۱۰۰۰ ایستگاه تعویض باتری در خارج از چین تا ۲۰۲۷، ظرفیت جهانیشدن برند را تثبیت میکند. افزونبراین، همکاری با CATL برای باتریهای نیمهجامد ۱۵۰ kWh، اگر طبق برنامه ۲۰۲۵ به تولید انبوه برسد، میتواند دامنه پیمایش بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر را ممکن سازد و جایگاه فناوری NIO را ارتقا دهد.
مورد چهارم: Shein – استارتاپ پوشاکی که مد جهانی را دگرگون کرد
معرفی استارتاپ
Shein در سال ۲۰۰۸ با نام “SheInside” در نانجینگ راهاندازی شد و ابتدا فقط لباس عروس میفروخت. بنیانگذار شرکت، کریس شو، مهندس کامپیوتر پیشین، متوجه شد که میتواند با گردآوری تأمینکنندگان کوچک و استفاده از فناوری دادهکاوی، روندهای مد در شبکههای اجتماعی را به سرعت شناسایی و تولید کند. سال ۲۰۱۵ شرکت نام خود را به «Shein» تغییر داد و انبار مرکزی را به گوانگژو انتقال داد؛ شهری که قلب صنعت پوشاک چین است. همین جابهجایی، حلقه کامل «ایده تا قفسه» را به کمتر از ۱۰ روز رساند – در حالی که برندهای فستفشن غربی معمولاً به ۴۰ تا ۶۰ روز زمان نیاز دارند.
مدل کسبوکار الگوریتمی
Shein بر پایه سه ستون بنا شده است:
- تحلیل داده بیدرنگ: تیم هوش مصنوعی روزانه میلیونها پُست اینستاگرام، پینترست و تیکتاک را خزش میکند تا رنگها، طرحها و سیلوئتهای در حال وایرالشدن را استخراج کند.
- تولید دستههای فوقکوچک: هر طرح ابتدا در تیراژ ۱۰۰ تا ۲۰۰ عدد تولید میشود. اگر در هفت روز اول نرخ فروش به آستانه معینی رسید، تولید انبوه آغاز میشود؛ در غیر این صورت، طراحی کنار گذاشته میشود. این روش، ریسک موجودی انبار را تقریباً به صفر میرساند.
- زنجیره تأمین ابری: بیش از ۳۰۰۰ کارگاه خرد در گوانگژو به سیستم ERP Shein متصلاند و سفارشها را در بازههای ۲۴ ساعته دریافت میکنند. شرکت با تسویه سریع و پیشپرداخت مواد اولیه، وفاداری تأمینکنندگان را تضمین میکند.
رشد انفجاری و اعداد کلیدی
رویترز به نقل از اسناد داخلی گزارش داد فروش خالص Shein در ۲۰۲۳ حدود ۳۲ میلیارد دلار بود و بلومبرگ پیشبینی میکند این رقم در ۲۰۲۴ به حوالی ۵۰ میلیارد دلار برسد. و بدین ترتیب به بزرگترین خردهفروش مد آنلاین در جهان تبدیل شد. بر اساس دادههای Sensor Tower، اپ Shein در ۲۰۲۳ در دسته بیشترین دانلودها ی«Shopping» در ۵۴ کشور قرار داشت. جامعه مشتریان فعال ماهانه بینالمللی از ۴۳ میلیون نفر (۲۰۲۰) به ۱۲۵ میلیون نفر (پایان ۲۰۲۴) رسید؛ بیش از ۴۵ درصد آنان در آمریکای شمالی و اروپا قرار دارند.
نوآوری لجستیک جهانی
شرکت برای رفع نگرانیهای تحویل طولانی، در سال ۲۰۲۱ مرکز توزیع ایالات متحده را در لسآنجلس راهاندازی کرد و در ۲۰۲۳، یک هاب ۵۰۰ هزار مترمربعی در لهستان افتتاح نمود. مدل «محمولههای کوچک و مکرر» (Small Parcel Freight)، کالاها را روزانه به وسیله هوا از شنژن به مراکز منطقهای میرساند؛ در نتیجه ۷۰ درصد سفارشهای آمریکا اکنون ظرف ۶ روز کاری تحویل میشود.
نقدها و چالشهای پایداری
رشد شتابان Shein انتقادهای جدی درباره پایداری محیطزیستی، حقوق کار و نقض مالکیت معنوی به همراه داشته است. سازمانهای غیردولتی مدعیاند تولید میلیونها لباس ارزانقیمت، ردپای کربنی بزرگی ایجاد میکند و فشار کارگاهی بر خیاطان کوچک را افزایش میدهد. Shein در پاسخ، «برنامه تأمینکنندگان مسئول» و «خط بازیافتی evoluSHEIN» را معرفی کرده است؛ با این حال، کارشناسان معتقدند حل چالش پایداری نیازمند شفافیت بیشتر و ممیزیهای مستقل است.
آینده و استراتژی IPO
در اواخر ۲۰۲۴، Shein پرونده پیشنویس عرضه اولیه سهام را به بورس لندن تسلیم کرد؛ در دور سرمایهگذاری مه ۲۰۲۴، شرکت با ارزشگذاری تقریبی ۶۶ میلیارد دلار سرمایه جذب کرد. تحلیلگران پیشبینی میکنند با ورود به دسته پوشاک ورزشی و گسترش خط لوازم خانه، درآمد سالانه تا ۲۰۲۷ افزایش قابل توجهی داشته باشد. چالش اصلی، یافتن توازن بین سرعت تولید و مسئولیت اجتماعی است؛ توازنی که میتواند سرنوشت این غول فستفشن دیجیتال را در عصر مقررات سختگیرانه تعیین کند.
مورد پنجم: DJI – فرمانروای جهانی صنعت پهپاد
معرفی استارتاپ موفق چینی
DJI (Da-Jiang Innovations) در سال ۲۰۰۶ در شنژن، به دست فرانک وانگ تأسیس شد. وانگ که در خوابگاه دانشگاه علم و فناوری هنگکنگ روی نمونههای اولیه پهپاد کار میکرد، هدف خود را «دموکراتیزهکردن تصویربرداری هوایی» گذاشت؛ رؤیایی که کمتر از دو دهه بعد، این استارتاپ موفق چینی را به مالک بیش از ۸۰ درصد بازار جهانی پهپادهای غیرنظامی تبدیل کرد. براساس گزارش IDC(ژوئن ۲۰۲۴) DJI حدود ۸۷٪ بازار جهانی پهپادهای غیرنظامی مصرفی را در اختیار دارد. دفتر مرکزی اکنون در شنژن است؛ شهری که به «دره سیلیکون چین» شهرت دارد و زنجیره تأمین الکترونیک بسیار چابکی را در اختیار DJI گذاشته است.
نوآوری محصول و مزیت رقابتی
DJI فلسفه طراحی «یکپارچگی عمودی» را دنبال میکند: از موتورهای براشلس و گیمبال سهمحوره تا نرمافزار پرواز و دوربین، همگی در داخل شرکت توسعه مییابند. این یکپارچگی چهار مزیت اساسی به ارمغان آورده است:
- سرعت نوآوری بالا: چرخه معرفی محصول هر ۱۲ تا ۱۸ ماه یکبار است؛ برای نمونه، فاصله میان معرفی پهپاد Mini 2 و Mini 3 Pro فقط ۱۹ ماه بود.
- هزینه تمامشده پایین: حذف واسطههای تأمین قطعه موجب شده قیمت خردهفروشی در کلاسهای مصرفی تا ۳۰ درصد ارزانتر از رقبا باشد.
- بهینهسازی نرمافزار–سختافزار: ترکیب سنسورهای دید کامپیوتری با تراشه FlightAutonomy، قابلیت اجتناب از مانع را در سری Mavic به استاندارد صنعت بدل کرد.
- اکوسیستم توسعهدهندگان: کیت DJI SDK به بیش از ۸۰ هزار برنامهنویس اجازه داده راهکارهای عمودی (کشاورزی دقیق، بازرسی خطوط برق، سینما) بسازند و به صورت افزونه روی پلتفرم اصلی بفروشند.
دستاوردهای مالی و بازار
فروش سالانه شرکت از ۴٫۵ میلیارد دلار در ۲۰۱۹ به ۹ میلیارد دلار در ۲۰۲۴ رسید ؛ رقمی که نشان میدهد مدل کسبوکار «پلتفرم + ماژول افزونه» عملاً چاپگر پول برای این استارتاپ موفق چینی فراهم کرده است.
چالشهای رگولاتوری و امنیتی
موفقیت جهانی DJI با افزایش حساسیتهای امنیت ملی همراه شده است. ایالات متحده در ۲۰۲۱ نام DJI را در فهرست «شرکتهای ارتش چین» قرار داد و خرید تجهیزات آن را برای نهادهای فدرال محدود کرد. وزارت بازرگانی ایالات متحده در دسامبر ۲۰۲۱ DJI را به فهرست Entity List افزود. اتحادیه اروپا نیز طرح ارزیابی ریسک دادههای ژئوایی را در ۲۰۲۳ به اجرا گذاشت. پاسخ DJI سهگانه بود: ایجاد «Server-Free Mode» برای ذخیره محلی دادهها، افتتاح مرکز پردازش ابری در فرانکفورت برای مشتریان اروپایی، و راهاندازی برنامه Bug Bounty مستقل جهت اثبات شفافیت کد پرواز.
گسترش به فراسوی تصویربرداری هوایی
DJI از ۲۰۲۲ وارد بازار دوربینهای اکشن (Osmo Action) و استابلایزرهای حرفهای (Ronin 4D) شد تا وابستگی به پهپاد را کاهش دهد. گزارش مککینزی پیشبینی میکند درآمد دوربینهای غیرهوایی DJI تا ۲۰۲۷ به ۲ میلیارد دلار برسد. افزون بر این، شرکت با همکاری دانشگاههای چینی روی موتورهای برقی سبک برای «eVTOL» های تکسرنشین تحقیق میکند؛ حوزهای که در صورت تجاریسازی، میتواند فصل جدید حملونقل هوایی شهری را رقم بزند.
چشمانداز آینده
DJI برای حفظ رهبری جهانی باید میان نوآوری سریع و الزامات رگولاتوری تعادل برقرار کند. توسعه هوش پرواز خودکار سطح ۵، ورود به خدمات ابری مدیریت ناوگان (U-Space) و تقویت زبانههای حریم خصوصی در نرمافزار، سه محور استراتژیک پنجساله شرکت هستند. اگر این اهداف محقق شود، DJI نهتنها فرمانروای پهپاد مصرفی باقی میماند، بلکه به بازیگر کلیدی در اکوسیستم «رباتیک پرنده» و لجستیک هوشمند بدل خواهد شد.
جمعبندی: چشمانداز آینده استارتاپ موفق چینی
پنج نمونهای که بررسی شد همگی نشان میدهند که اکوسیستم کارآفرینی چین از «کپی سریع» گذشته و به مرحله نوآفرینی در مقیاس جهانی رسیده است. این استارتاپ موفق چینی با ترکیب بازار داخلی عظیم، زنجیره تأمین چابک، تحلیل کلانداده و مدلهای درآمدی نو، توانستهاند حوزههایی از هوش مصنوعی و خودرو برقی گرفته تا پهپاد و فستفشن را دگرگون کنند. چالشها—از فشار رگولاتوری بینالمللی تا الزام پایداری—جدی هستند، اما تجربه دیپ سیک در متنباز کردن LLMها، یا راهکار باتری تعویضی NIO، نشان میدهد که پاسخهای خلاقانه نیز به همان سرعت ظهور میکنند. آینده نوآوری، بهویژه در آسیا، بدون درک دقیق مسیر این شرکتها قابل پیشبینی نخواهد بود.